mehdirafiee8 mehdirafiee8 mehdirafiee8 mehdirafiee8 mehdirafiee8
آدرس جدید سایت : http://ezakmi.rozblog.com/
دوشنبه 31 اردیبهشت 1403
موضوعات سایت
آرشیو
کاربران
آمار
آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب کل مطالب : 1282
کل نظرات کل نظرات : 555
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین افراد آنلاین : 2
تعداد اعضا تعداد اعضا : 337

کاربران آنلاین کاربران آنلاین

آمار بازدید آمار بازدید
بازدید امروز بازدید امروز : 112
باردید دیروز باردید دیروز : 120
ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
بازدید هفته بازدید هفته : 112
بازدید ماه بازدید ماه : 4,290
بازدید سال بازدید سال : 34,956
بازدید کلی بازدید کلی : 873,975

اطلاعات شما اطلاعات شما
آِ ی پیآِ ی پی : 3.144.40.64
مرورگر مرورگر : Safari 5.1
سیستم عامل سیستم عامل :
جستجو

امکانات جانبی
دانلود نرم افزار کامپیوتر سفارش پاپ آپ بندری جدید
:: جستجوگر پیشرفته سایت ::




اینایی که می گن شب ها نباید چیزی خورد، چرت می کن

.
.
.
.
.
.
اگه نمی شه پس یخچال چرا چراغ داره؟



نویسنده : ADMIN
[ پنجشنبه 29 فروردین 1392 ] [ 22:35 ]
بازدید : 208



کسی که لیزر انداخته قطعا توی استادیومه...! ..... بک سانتر بی هدف و توی دروازه...!!! .....

استقلال ۱...چون یه گل زده...پرسپولیس ۰...چون یه گل نزده...!

..... ایگواین حمله میکنه... البته کاکا هستش چون ایگواین ۲۰ دقیقه پیش تعویض شد!

مسی خیلی بهتر از كیریس رونالدو هست؛ ولی انصافاً رونالدو هم چیزی ...




نویسنده : ADMIN
[ یکشنبه 25 فروردین 1392 ] [ 19:41 ]
بازدید : 229



مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده ، نگران و مضطرب در انتهای کادر در

 بزرگی دیده می شود با تابلوی اتاق عمل . چند لحظهبعد در اتاق باز و دکتر جراح

 با لباس سبز رنگ از آن خارج می شود . مرد نفسش را در سینه حبس می کند .

 دکتر به سمت او می رودمرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند . دکتر: واقعاً

 متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم . اما به علت

شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون برای همیشه فلج شده . ما ناچار شدیم هر

 دو پا رو قطع کنیم، چشم چپ رو هم تخلیه کردیم . بایدتا آخر عمر ازش پرستاری کنی،

 با لوله مخصوص بهش غذا بدی . روی تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زیرش رو

 تمیز کنی و باهاشصحبت کنی . اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش رو

 برداشتیم ؛ مرد سرش گیج می رود و چشمانش سیاهی می رود . با دیدن 

این عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد و ...

.

.

.
دکتر: هه !! شوخی کردم ، زنت همون اولش مرد ؟



نویسنده : ADMIN
[ چهارشنبه 21 فروردین 1392 ] [ 22:11 ]
بازدید : 229







نونوایی از جمعیت داره منفجر میشه یه یارو اومده میگه اینا همه توی صف هستن ؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ اینا اومدن شاطرو تشویق کنن !

مستند حیات وحش میدیدم ، دوستم میگه اون شیر سفیده میگن نادره ، درسته ؟
میگم پ نه پ اون قادر داداششه ، نادر رفته نون بگیره !



نویسنده : ADMIN
[ چهارشنبه 14 فروردین 1392 ] [ 17:17 ]
بازدید : 229



اولین سری جک های وبلاگ

غضنفر به زنش میگه 4 تا حیوون بگو که با خ شروع بشه؟

زنش میگه : خودت ، خواهرت ، خیرندیده مادرت ، خدابیامرز پدرت.

*************************

به غضنفر میگن بهترین شهر دنیا کجاست؟ میگه سانفرانسیسکو . میگن بنویسش میگه غلط کردم قم.

****************************

خسیسه مهمون براش میاد میگه اگه شام نخوردید مرغ هست بگم تخم کنه!!

****************************

چک نوشتن خنگول : 23000 ریال ، معادل دو سه هزار تومن.

*****************************

پسر غضنفر رو از مدرسه اخراج میکنند. غضنفر میاد مدرسه میگه : چرا بچه ی منو اخراج کردین؟ معلم میگه : آخه ازش پرسیدم تخت جمشید رو کی آتیش زده؟ جواب نداد. غضنفر میگه این که اخراج کردن نمیخواست من خودم نجارم ، میگفتین ، برای جمشیدآقا یه تخت جدید درست می کردم.

****************************

یارو میره دیوونه خونه میبینه همه تو صف واستادن دارن یکییکی تو یه سوراخه نگاه میکنن بعد دوباره میرن ته صف وامیسن. یارو کنجکاو میشه ببینه تو سوراخه چه خبره، خودش هم میره تو صف وامیسه و تو سوراخه رو نگاه میکنه هیچی نمیبینه، یه بار دیگه تو صف وامیسه بازم هیچی نمیبینه،از یکی میپرسه: شما چی رو نگاه میکنین؟ من که هر چی نگاه میکنم هیچی نمیبینم. یارو بهش میگه: برو بابا دلت خوشه! ما دو ساله داریم این تو رو نگاه میکنیم وز هیچی نمیبینیم، تو میخوای با دو بار نگاه کردن چیزی ببینی؟!

************************

غضنفر کتاب فروشی باز میکنه، بعد از یک هفته میان درشو تخته میکنند. رفقاش ازش میپرسن چرا در مغازت رو بستن؟ میگه: والله هیچی، ما فقط زده بودیم قرآن2 رسید!

************************

غضنفرمیخواسته بیاد تهران، میره ترمینال از یه راننده میپرسه آقا بلیط تهران چند؟ رانندهه میگه: اگه جلو بشینی 5000 تومن وسط 3000 تومن رو بوفه 1000

تومن، بعد میخواد یکم یارو رو سر کار بذاره، میگه:اگه دنبال اتوبوس هم بدویی 300 تومن! غضنفریک نگاه به کیف پولش میکنه، میگه: خوبه دنبالش میدوم! خلاصه 300 تومن میدهو بسمالله شروع میکنه دنبال اتوبوس دویدن. نزدیکای غروب اتوبوس داشته از نزدیکای کرج رد میشده،رانندهه میبینه غضنفرهی داره از عقب اشاره میکنه، شاگردش میگه: بابا نگه دار سوار شه. هوا داره تاریک میشه سختشه، بیچاره 300 تومن هم که داده. راننده هم نگه میداره غضنفرنفس نفس زنان و شاکی میاد جلو میگه: اینجا کرج بود؟ راننده میگه:آره. غضنفرمیگه:خوب مرتیکه خر چرا هر چی علامت میدم نگه نمیداری؟! من میخواستم کرج پیاده شم!

 

***************************

غضنفر میره قنادی، میگه: ببخشید کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو میگه: نخیر نداریم. فردا دوباره غضنفر  میاد، میپرسه: شرمنده، کیک هفتاد طبقه دارید؟ باز قناده میگه: نخیر نداریم. خلاصه یک هفته تمام هر روز کار غضنفر این بوده که بیاد سراغ کیک هفتاد طبقه بگیره و قناده هم هرروز جواب میداده که نداریم. آخر هفته قناده با خودش میگه: این بابا که مشتری پایس... بگذار یک کیک هفتاد طبقه براش بپزیم، یک پول خوبی هم شب جمعهای بزنیم به جیب. خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه-جمعه رو میگذاره یک کیک خوشگل هفتاد طبقه ردیف میکنه. شنبه اول صبح غضنفر میاد، میپرسه: ببخشید، کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو با لبخند بر لب میگه: بعله که داریم، خوبشم داریم! غضنفر میگه: قربون دستت، 500 گرم از طبقة بیست چهارمش به ما بده!

************************

مناجات یک تیبل با خدا : خدایا راه راست را به سوی ما هدایت فرما.

*************************

به معتاده میگن بیژنی؟ میگه : نه بابا من ژن دارم.




نویسنده : ADMIN
[ شنبه 10 فروردین 1392 ] [ 16:51 ]
بازدید : 229


تمامی حقوق متعلق به وبسایت mehdirafiee8 می باشد. قدرت گرفته از رزبلاگ - طراحی و کد نویسی مجدد توسط : تیم طراحان رزبلاگ - طراحی و کد نویسی توسط : skydesign.